عاشق بارونم،عاشق صداش،عاشق خیس شدن زیرش،عاشق حتی همین آب راه افتادن تو خیابونا،عاشق هوای بارونیم
خیلی خوبه،خدایاشکرت(:
آخاهی تو مسابقاتی ک رفته بودن،تیمشون حذف شده و فردا دارن برمیگردن((:
خبر دارین ک فردا ولنتاینه دیگه?(((:
حالا درسته ما ب این چیزا اعتقاد نداریم ولی خب اعتقاد پیدا میکنیم برای ی شب((((:
بهش گفتم هرچی میخوای بهم بدی،بده بدم ب محک((:
ریا نشه ی وقت(((:
چ اشکال داره ایده های خوب رو بهم بگیم?خودمم این ایده رو از یکی دیگه دزدیدم،خدا خیرش بده((:
فردا میرم سالاد فصل میخرم با ماکارونی بخوره،بخوریم((((:
البته دروغ نشه،بیشتر واسه خودم میخرم،دوست میدارم آخه((:
ب مامانم نگفتم آخاهی رفته برای مسابقات،هروقت پرسیده هی گفتم شیفته،الان مامانم انقد از دست مسئولین بیمارستان برای اینکه دامادش انقد شیفت میره عصبانیه ک حد نداره((:
دروغ گاهی لازمه دیگه،ن?خب میگفتم همش نگران میشد الکی(:
مامانم عادت داره هرررررر روز خونه رو جارو کنه و گردگیری کنه و دستشویی بشوره و گاز رو روزی سه بار تمیز کنه و ظرفا رو نمیذاره تو ماشین و با دست میشوره و ....
حالا آرتوروز گردن گرفته،بهش گفتم اگه بازم مثل قبل باشی دستت فلج میشه
ب هر حال دروغ لازمه گاهی((:
برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 213