بارها اومدم پستی رو ک قرار بود برای xجانم بذارم،بذارم ولی نشد
همسر رو فرستادن جایی ک انگاری آخر دنیاس،اینترنت ک اصلا نداره،شبکه های تلوزیونشم ک ی روز در میون قطع میشه،،از امروز صبحم آنتن تلفن همراه قطع شده و من نگرانشم ک وقتی نصف شب براش مریض میاد،تو این سرما با ی تیشرت راه نیفته بره سمت ساختمون مرکز
-----
چرا مردم فکر میکنن ک پزشکا نباید زندگی معمولی و عادی داشته باشن؟
مثلا امروز مریض ب اتندمون اعتراض میکرد ک تو رفتی مرخصی!!!! اتندم میگفت بابا منم آدمم(((:
یا تا وقتی با چشم خودم ندیدم،باورم نمیشد ک یکی ساعت ۳ونیم نصف شب،بیاد مرکز بهداشت چون شام سنگین خورده و ترش کرده!!!! وقتی زنگ رو زد،انققققققد ترسیدم ک مریض بدحال اومده و وقتی فهمیدم چرا اومده فقط داشتم شاخ در میاوردم|:
برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 229