با نگاهط همیه زندگیم برهم ریخت،،،عشق شد ساده ترین شکل فروپاشی ها(:

ساخت وبلاگ

1:نمیدونم چ ارتباطی بین کشیک آخاهی و درسای من هست ک هرررروقت میره کشیک،صد با  زنگ میزنه ک چرا درس نمیخونی و درس بخون!!!! رسماً از صبح دیوونه ام کرده((:

2:چند شب پیش بنده خوابم برده بود و گوشیمم سایلنت بود،مامانم هی زنگ میزنه و هی من جواب نمیدم و خلاصه مامانم پریشون و مستاصل زنگ میزنه ب مریم ک بانو جواب گوشی نمیده و ....،حالا کلااااا مامانم 5-6 ساعت ازم بی خبر بود ک اینجوری بهم ریخته بود،بعد مادر شوهرم دقیقا از عید تا حالا از بچه اش بی خبره!!!! الان ب نظرتون غیر طبیعیه ک من فک کنم شوهرم بچه واقعی این خونواده نیست?/:

3:صدبار بیشتر از اونی ک فکر کنید بهش گفتم ب مامانش زنگ بزنه،فایده نداره،مامانشو دوست داره خیلی زیاد ولی فک میکنم ی حسی تو دلش شکسته

4:لعنت ب این کشیکا،لعنت!!!

5:عشق ینی برام تخم مرغ شانسی بخری،ک بشینی اسباب بازیشو باهم درست کنیم،عشق ینی حواست ب دوغی ک میخوام با چیپس بخورم باشه ک بذاریش تو یخچال ک گرم نشه((:


بانونوشت:تیتر=علی صفری

عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 231 تاريخ : جمعه 26 آذر 1395 ساعت: 21:05