عاشقانه های یواشکی

ساخت وبلاگ
چند روز پیشا داشتم با آخاهی حرف میزدم،بعد همزمان داشتم از گشنگیم میمردم،ینی قشنگ داشتم جون میدادم، برای کامل شدن اوضاع ،حال بلند شدنم نداشتم،همونجور ک داشتیم حرف میزدیم بهش گفتم دارم از گشنگی میمیرم و عاشقانه های یواشکی...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 264 تاريخ : دوشنبه 24 دی 1397 ساعت: 22:42

خیلی سال قبل ک نه،همین ۷-۸ سال پیش،وبلاگی میخوندم از دختر دانشجویی تو فرانسه،تو بلاگفا بود وبلاگش،خیلی هم قلم خوبی داشت،بعدا یک روز گفت ک قصد چاپ نوشته هاش رو داره و امروز از یکی از وبلاگها فهمیدم ک کتابش چاپ شده،خیلی خوشحال شدم((((:

------

تصمیم کبری رو گرفتم،هم خونه ام رو عوض میکنم،هم وبلاگ رو(:

ینی همیشه بین فکر و عملم یک دنیا فاصله است،اخلاق بدیه،باید ترکش کنم(:

عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 239 تاريخ : دوشنبه 24 دی 1397 ساعت: 22:42

۱۴>>>نحوه گرفتن رژیمتوصیه اصلی طبیعتا اینه ک از یک مشاور تغذیه کمک بگیرید ولی اگه شماهم مثل من ب هر دلیلی در حال حاضر چنین امکانی ندارید،سعی کنید علاوه بر نکات قبلی این نکات رو هم رعایت کنید۱:میزان کالری دریافتی و مقدار غذاتون رو ب تدریج کم کنید این باعث میشه تو روند رژیم نه اذیت بشید و ن دچار استپ وزنی،من قبل از رژیمم روزی یک پیمانه و نیم برنج میخوردم،ک میشه حدودا۳۰-۴۰ قاشق برنج،ک این میزان رو تو اول رژیمم رسوندم ب ۱۵ قاشق و کم کم هر هفته یواش یواش ازش۱-۲ قاشق کم کردم،تا جایی ک تا آخر رژیمم ۳ قاشق برنج میخوردم و کاملا هم احساس سیری میکردم البته همونطور ک قبلا گفتم ب شدت سبزیحات رو جایگزین کردم ک باعث میشد با وجود برنج کم ولی احساس گرسنگی نکنم طوری ک من هر روز با غذام ی سالاد میخورم ک شامل ۲۰۰ گرم گوجه،۴۰۰ گرم خیار،۵۰ گرم ماست و سیر و آبلیمو و نمک و کمی شوید میشه،البته این مقادیر حدودیه و طبیعتا کم و زیاد میشهمیزان گوشت قرمز رو سعی کنید خیلی کم کنید،من هفته حدودا۵۰ گرم گوشت قرمز مصرف میکردم ک البته این مقادیر با توجه ب متابولیسم پایه هر شخص باید کم و زیاد بشهبازهم تاکید میکنم ک سبک پخت و پز خودتونو بدست بیارید،من جز کسایی بودم ک اصلا ماهی دوست نداشتم ولی در حال حاضر عااااااشق ماهیم با اینکه ماهیم رو آب پز میکنم ولی ب قدری مزه اش رو دوست دارم ک هر وقت میخوام ماهی بخورم از شب قبلش ذو عاشقانه های یواشکی...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 262 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت: 14:34

فقط ی قسمت دیگه از رژیمانه ها مونده ک میخوام عکس بذارم و درباره سایزام و ی سری مسائل شخصی بنویسم ک این پست  همونجور ک قبلا گفتم طبیعتا رمز داره،فقط برای زمان نوشتنش قولی نمیدم چون فعلا لب تاپ در انحصار همسر ب سر میبره و دست زدن بهش عاقبتی معادل مرگ داره((((((:

بازم ببخشید ک دیر شد((:

تو اولین فرصت پیاما رو جواب میدم و تائید میکنم(:

|چهارشنبه 15 آذر 1396| 19:54|بانو(:| نظرات (10)
عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 241 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت: 14:34

الان کجام؟تو پانسیونه مرکز سلامتی یه روستا،دراز کشیدم و دارم ب در و دیوار نا آشناش نگاه میکنم و فکر میکنم چرا این آبگرمکن مسخره هی هر یه ربع ب ی ربع شروع میکنه صدا تراکتور از خودش در میاره(:اینجا چیکار میکنم؟شما فهمیدین ب منم بگین ولی دروغ نباشه،طی تحقیقات میدانی ب این نتیجه رسیدیم ک گویا نقش استرس گیر رو داریم(:الانم میخوام پاشم ی چایی بذارم نوش جان کنم (:دیروزم انقققققد بدو بدو کردم ک تو ذهنم حس میکنم هنو روز قبل تموم نشده و کلا شبیه سرخوشو الدوله هی کیک و شکلات خوردم،چون تولد مریم بود،۲۵ ساله شد(: |یکشنبه 24 دی 1396| 03:56|بانو(:| نظرات (1) عاشقانه های یواشکی...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 221 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت: 14:34

بارها اومدم پستی رو ک قرار بود برای xجانم بذارم،بذارم ولی نشدهمسر رو فرستادن جایی ک انگاری آخر دنیاس،اینترنت ک اصلا نداره،شبکه های تلوزیونشم ک ی روز در میون قطع میشه،،از امروز صبحم آنتن تلفن همراه قطع شده و من نگرانشم ک وقتی نصف شب براش مریض میاد،تو این سرما با ی تیشرت راه نیفته بره سمت ساختمون مرکز-----چرا مردم فکر میکنن ک پزشکا نباید زندگی معمولی و عادی داشته باشن؟مثلا امروز مریض ب اتندمون اعتراض میکرد ک تو رفتی مرخصی!!!! اتندم میگفت بابا منم آدمم(((:یا تا وقتی با چشم خودم ندیدم،باورم نمیشد ک یکی ساعت ۳ونیم نصف شب،بیاد مرکز بهداشت چون شام سنگین خورده و ترش کرده!!!! وقتی زنگ رو زد،انققققققد ترسیدم ک مریض بدحال اومده و وقتی فهمیدم چرا اومده فقط داشتم شاخ در میاوردم|: |دوشنبه 9 بهمن 1396| 23:15|بانو(:| نظرات (0) عاشقانه های یواشکی...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 228 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت: 14:34

تو ذهنم مینویسم و مینویسم و مینویسم ولی اوج تنبلیم اونجاس ک همیه نوشته هام فقط تو ذهنم میمونه و هیچ جایی ثبتشون نمیکنم(:

+وزن پنجشنبه، 20/ 7 / 1396 ==》54 کیلو گرم

|جمعه 21 مهر 1396| 09:56|بانو(:| نظرات (0)
عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 242 تاريخ : شنبه 22 مهر 1396 ساعت: 14:23

آقا شما ها خیلی باهوشین،رسما احساس خنگ بودن کردم((:

سلام عزیزم ممنووووووووووووون برای درست کردن قالبم،خیییییییلی عالی بود کارت،مخصوصا شیوه آموزشت ب ی آدم گیج مثه من((((((=

|دوشنبه 3 مهر 1396| 21:55|بانو(:| نظرات (0)
عاشقانه های یواشکی...
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : تشکرانه, نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 257 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1396 ساعت: 14:19

پارسال یکی از همین شبای محرم اومدیم با همسرم بریم بیرون،یهو تو کوچه نظرمون عوض شد و گفتیم بریم یکیاز مسجدای نزذیک خونه برای عذاداری،خلاصه راه افتادیم و رفتیم در مسجد،همسر رفت سمت آقایون و منم اومدم سمت خانوما ک یهو ی آقا اومد و در رو بست و گفت نمیشه بیاین داخل،خانومی ک همراهم اومده بود اول اصرار کرد و بعد ک اون آقا قبول نکرد بهم گفت ب خاطر غذا در مسجد رو بستنبرگشتم خونه و فکر میکردم ک حتما موقع دا عاشقانه های یواشکی...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 259 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1396 ساعت: 14:19

دیشب بعد مدتها با همسرم رفتیم پشت بوم شب نشینی،یکی از جاهایی ک هر دومون خیلی دوسش داریم(:2-3 ساعتی نشستیم و ب صدای نوحه و سینه زنی های هیت های اطراف خونه گوش کردیم و حرف زدیم،از یک سالی ک گذشت حرف زدیم،از تمام ناگفته هایی ک بینمون مونده بود،از خودمون گفتیم و از ی تجربه مشترک ک  هرکدوم جدا تجربه اش کردیم و جز بزرگترین اتفاقای زندگیمون بود و اینکه چقد  اون اتفاقا رو زندگیمون تاثیر داشته و ...وقتی دا عاشقانه های یواشکی...ادامه مطلب
ما را در سایت عاشقانه های یواشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9banolabkhand9 بازدید : 270 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1396 ساعت: 14:19